انتخاب مسیر هدف

 

یافتن هدف زندگی

با وجود اعجاب تولد ما، خیلی افراد بدون هیچ هدفی زندگی می کنند. از آنها بپرسید برنامه فردایشان چیست، می گویند، “نمی دانم”. بپرسید سال دیگر چه می خواهند بکنند. می گویند، “هر کاری پیش آید” یا “باید ببینم چه می شود.

شما هدف زندگیتان را پیدا کرده اید؟

واقعیت این است که بیشتر مردم هدف زندگی خودشان را نمی دانند. به همین دلیل زندگیشان با شانس و تصادف پیش می رود، به چیزهایی می رسند که برایشان اتفاق بیفتد به جای اینکه خودشان آن اتفاق ها را ایجاد کنند.

مثل این می ماند که با طاس انداختن زندگی می کنند. یک آشنایی تصادفی، یک تماس تلفنی تصادفی، یک اتفاق تصادفی.

درنتیجه زندگی آنها هیچ معنا و مفهوم واقعی ندارد و با حس عدم قطعیت درمورد آینده همراه است.

پیدا کردن هدف زندگی

پیدا کردن هدف زندگی لزوماً به این معنا نیست که همین حالا باید تصمیم بگیرید که می خواهید در زندگیتان چه بکنید. پیدا کردن هدف زندگی خیلی بیشتر از این چیزهاست.

مطمئناً پیدا کردن هدف زندگی چیزی است که می توانید بعنوان هدف غایی و نهاییتان روی آن کار کنید. اما زندگی باید همیشه پر از هدف های کوچک تر باشد که به زندگی هر روزتان جهت بدهد.

بعنوان مثال، اگر می خواستید ورزش را شروع کنید، همین به زندگی شما هدف می دهد. شما برای خودتان یک هدف یعنی ورزش کردن را تعیین کرده اید و به همین ترتیب کارهایی که در آینده می کنید نسبت به همین هدف و دست یافتن به آن انجام می شوند.

چهار قدم برای پیدا کردن هدف زندگی

1. اهدافی برای خودتان تعیین کنید: اهداف چیزهایی هستند که میخواهید به آنها برسید. اینها نیت ها و آرزوهای شما هستند.

2. مرحله عمل را تعیین کنید: برای رسیدن به آن اهداف باید چه کارهایی انجام دهید؟

3. رفتارتان را کنترل کنید: ببینید آیا واقعاً آنچه که باید را انجام می دهید

4. اعمالتان را کنترل کنید: آیا اعمالتان باعث به وقوع پیوستن اهدافتان می شوند؟ درصورت نیاز آنها را تغییر دهید.

اهداف مانند سوخت در کوره موفقیت عمل می کنند!
برایان تریسی